حراجی
پیوند: http://www.kowsarnet.ir
حراج! حراج!
در انواع و رنگ های متفاوت!
با قیمتی باور نکردنی!
با مدل های متنوع!
قیمت طلای دیروز را امروز به ریال بخرید!
کافی است شما بپسندید…
این ها جملاتی است که روزانه در مترو بر ذهنم نقش می بندد.
مشاهده ی وضع نابسامان زنان با آرایش ها و لباس های زننده مسأله ای است که آدمی را به فکر فرو می برد؛ در این اندیشه که با تفاوت فقط چند سال، زنان به اندازه چندین قرن متفاوت شدند.
آن همه ناز خرامان و عشوه زیرکانه محجوب کجا و این اطوارهای خشک و بی روح کجا؟!!!
آن ظرافت و جمال آفرینش که در پوششی از حیا جلوه می نمود و طنازی می کرد کجا و این فرهنگ برهنگی که هرچه دارد در ظاهر است و هیچ چیز محفوظی ندارد کجا؟!!!
آن گوهر ارزشمندِ پوشیده در صدف ستر و حجاب کجا و این بدن برهنه ی آفتاب سوخته و خسته از نگاه های منفی و جسور و کثیف کجا؟!!!
آن نگاه همراه با شرم و حیای زنانه کجا و این خیره شدن های بی روح و گستاخانه کجا؟!!!
افسوس که غبار غلیظ مظلومیت و ذلت را بر چهره ی زن بنشاندند و سپس بازی های کودکانه ی او را به تماشا نشسته و جیب های سوراخ خود را به وسیله ی این مخلوق مظلوم الهی پر کردند.
آری! او بهترین و زیباترین مانکن دنیا بود برای فروش محصولات و جذاب ترین ویزیتور برای تبلیغ کالاها. نیرویی ارزان و خدوم. روزها کار کرده و شب ها …
همچنان در مترو به این موجودات مظلوم می نگرم و در اندیشه خود غوطه ور می شوم که اسلام چه خواسته بود که پذیرفتنش برای زنان سخت بود؟ اسلام برای زن بانو بودن را خواست که بانوی خانه خویشش باشد و آنچه می خواهد و البته در حد توان مرد باشد برایش فراهم شود. اسلام برای زن احترام خواست، مقام و منزلت، که در جامعه محترمانه ظاهر شود نه با دیدِ یک سرگرمی. مطلبی که قرن ها پس از ظهور اسلام به تازگی اروپائیان و در رأسشان انگلیس به آن پی برده اند: خانواده سلطنتی باید در ملأ عام پوشیده ظاهر شوند؛ پس این تفکر اسلامی چه نقصی داشت که آنان برای ما نپسندیدند ولی برای درباریان خود می طلبند.