آیه ها و نشانه ها
پیوند: http://www.kowsarnet.ir
آیه ها و نشانه ها
آیه های قرآن، نشانه هایی بر روی زمین اند. نشانه هایی برای دستیابی به آسمان؛ آشتی میان زمینیان و عروجیان.
هر کجا آیات قرآن را همچون نکته های کلیدی در زندگی به کار گرفتیم، بر مشکلات فردی و اجتماعی، بر بیگانگان و دشمنان، بر سختی ها و رنج ها، … پیروز گشتیم و هر کجا ذره ای از آیات قرآن و معارف اهل بیت فاصله گرفتیم به طور حتم ضرر آن را در زندگی لمس کرده و از نزدیک احساس کردیم.
یکی از این آیات، آیه 31-32 سوره صاد می باشد که فرموده: «هنگامی که عصرگاهان اسبان چابک و تندرو را بر او (سلیمان) عرضه داشتند. گفت: من این اسب ها را به خاطر پروردگارم دوست دارم … بار دیگر آن ها را نزد من بازگردانید و دست به ساق ها و گردن هایشان کشید.»
آیه ای که طبق نظر مفسران[1] به تصریح اشاره می کند: مومنان به تجهیز خویش در برابر دشمنان بپردازند و مسئولین تجهیزات جنگی را از نزدیک بررسی کنند همان طور که سلیمان نبی علیه السلام به دقت اسبان ارتش خود را که در آن روزگار به عنوان تجهیزات جنگی به شمار می رفت، مورد بررسی قرار می داد.
همچنین عبارت «ورزیده بودن» اسب ها نشان از اهمیت تجهیز نمودن سپاه مومنان در برابر دشمنان دارد چرا که عبارت «اسب های ورزیده» اشاره به این مطلب دارد که در آن روزگار اسب های چابک و ورزیده سمبل وسایل حمله به دشمن بوده است. همچنین خدای متعال در سوره انفال نیز می فرماید:
«و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمونهم الله يعلمهم و ما تنفقوا من شیءِ فی سبیل الله یوف الیکم و انتم لا تظلمون» «هر نیرویی در توان دارید برای مقابله با آنها (دشمنان) آماده سازید و اسب های ورزیده (برای میدان نبرد) تا بوسیله آن دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید (و نیز) گروه دیگری از اینها را، که شما نمی شناسید (ولی) خدا آنها را می شناسید (بدانید) و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاع) انفاق کنید به تمامی به شما بازگردانده شود و بر شما ستم نرود[2]»
بدین ترتیب روشن است که در این عرصه نباید تنگ نظری و خست به خرج داد.
کلمه «قوه» کلمه کوچک و پرمعنایی است، نه فقط وسایل جنگی و سلاح مدرن هر عصری را در بر می گیرد، بلکه تمام نیروها و قدرت هایی را که به نوعی از انواع در پیروزی بر دشمن اثر دارد شامل می شود اعم از نیروهای مادی و معنوی از قدرت اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، که آنها در مفهوم «قوه» مندرج هستند و نقش بسیار مؤثری در پیروزی بر دشمن دارند. در روایات اسلامی برای کلمه «قوه» تفسیرهای گوناگونی شده که از وسعت مفهوم این کلمه حکایت می کند، برای مثال در بعضی روایات پیامبر (ص) منظور از «قوه» را تیر فرموده است. در روایت دیگر منظور از «قوه» را هرگونه اسلحه می داند[3]
ولی افسوس که مسلمانان با داشتن یک چنین دستور صریح و روشنی گویا همه چیز را به دست فراموشی سپرده اند نه از فراهم ساختن نیروهای معنوی و روانی برای مقابله دشمن در میان آنها خبری هست و نه از نیروهای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و نظامی؛ و عجب این است که با این فراموشکاری بزرگ و پشت سر انداختن چنین دستور صریح، گناه عقب افتادگی خود را به گردن اسلام می افکنند.
سیره عملی پیامبر و پیشوایان بزرگ اسلام نیز نشان می دهد که آنها برای مقابله با دشمن از هیچ فرصتی غفلت نمی کردند: در تهیه سلاح و نفرات هیچ مطلب بزرگ و کوچکی را از نظر دور نمی داشتند.
برگرفته از کتاب «اقتصاد در قرآن» اثر عباسعلی کامرانیان
[1] تفسیر نمونه جلد19
[2] انفال، آیه60.
[3] تفسیر نورالثقلین ج2، صص164-165.